loading...
دانـ . ـــ . ـــــش | همه چیز از همه جا
Hesan.....Admin بازدید : 447 9 سال پیش نظرات (0)

باور به وجود موجودات افسانه‌ای ترسناک از کی و کجا بین مردم رايج شد؟

از جمله بنیادی‌ترین معماها و ناشناخته‌ها که همیشه ذهن انسان را از گذشته تا به امروز به خود مشغول کرده و پایه و اساس شکل‌گیری بسیاری از داستان‌ها و اسطوره‌ها بوده،داستان‌ها و اسطوره‌هايي هستند كه منجر به خلق موجودات ماورایی و قدرتمند در گذشته و پدید آمدن بسیاری از رشته‌های علم در دنیای امروز شده اند. اسطوره‌هايي كه روايت‌هاي خيالي از  چگونگی نقش انسان در جهان هستی، رابطه او با جهان، تولد و مرگ، نجواهای مرموز درونی و شناخت عوامل و شخصیت‌های دخیل در سرنوشت انسان و به‌طورکلی هرآنچه با آفرینش و جهان هستی  مرتبط بوده، ساخته و پرداخته‌اند.
در زندگی روزمره انسان‌های ماقبل تاریخ در کنار مفاهیم حسی و البته نادیدنی، وقایع و رویدادهایی نیز وجود داشته که هر چند قابل لمس و محسوس بودند، اما پاسخ و علت قاطع و صریحی برای آنان در ذهن گذشتگان وجود نداشت؛  مانند عوامل بیماری‌زا (ویروس‌ها، میکروب‌ها، باکتری‌ها) که منجر به تب، لرز، زخم‌ها و خونریزی‌ها و مرگ مادران و نوزدان می‌شد؛ یا پیری، دیدن رویا در خواب، تولد انسان‌ها و حیوانات ناقص‌الخلقه یا یافتن گیاهانی دارویی که قادر به معالجه برخی امراض بودند و در عین حال گیاهانی که موجب بیماری و مرگ و توهم می‌شدند. همچنین بروز برخی عوامل طبیعی مانند خروج آتش از حفره‌های گازهای طبیعی و سوختن ماده‌ای سیاه رنگ و بدبو که از قعر زمین، یعنی از جایگاه تاریکی بیرون می‌آمد؛
بارش‌های شهابی، ماه گرفتگی و خورشید گرفتگی، زمین لرزه‌ها، طغیان سالانه رودها، تغییر شکل ماه طی یک دوره مشخص، بادها، جنگل‌های انبوه و تاریک و حتی برخی حیوانات مانند پرندگان بزرگ شکاری یا درندگان و خزندگان و موجودات دریایی با ظاهری عجیب، انسان را با سوالات و ابهامات بی‌شمار روبه‌رو می‌کرد. گذشته از این رویدادها و ابهامات، انسان همواره نوعی تضاد و دوگانگی در درون خود حس می‌کرد که گاهی موجب برانگیخته شدن احساس ترس و وحشت او می‌شد. مانند آنکه همواره دو نیروی خیر و شر در درون او در حال جنگ و ستیز بودند، همان‌گونه که او در دنیای اطراف خود شاهد آن بود، مانند تاریکی و روشنایی، سرما و گرما، بیماری و سلامتی، تولد و مرگ و غیره و غیره. اینجا بود که انسان نوعی دنیای مثالی و غیرقابل دسترس با ساکنانی جاودان و بی‌مرگ و قدرتمند و مسلط بر او و دنیای محسوس‌اش که البته از دو جنس خیر و شر و خوبی و بدی تشکیل شده بود؛ در ذهن خود ساخت(داستان آفرینش جهان و موجودات). این دنیای مثالی در کنار دنیای واقعی و قابل لمس، یک دنیا و جهان ترکیبی از واقعیت و اوهام به وجود آورد که می‌توانست پاسخگوی بسیاری از سوالات و ابهامات انسان‌ها باشد (جهان اسطوره و قصه و داستان) پس انسان‌ها شروع به گفتن و کشیدن و نقش کردن و نوشتن و شرح دادن این دنیای قدرتمند و ساکنان عجیب و غریب آن کردند. شخصیت‌های این دنیا قادر بودند در سرنوشت انسان‌ها تاثیر بگذارند و در دنیای او رفت و آمد کنند، او را بترسانند، فرزندانش را بربایند و چنانچه خواسته‌ها و امیال‌شان برآورده‌نشود، انواع بلایا مانند سیل و خشکسالی و بیماری و آتش برسرشان فرو ریزند و حتی در جسم و جان او نفوذ کرده، او را وادار به اعمال ناپسند کنند. در این داستان‌ها و افسانه‌ها البته قهرمانان و شخصیت‌های ماورایی که برای کمک به انسان‌های ضعیف وارد عمل می‌شدند نیز کم نبودند. موجوداتی با سرشت و ذاتی مانند آب و نور که روشن و شفاف بودند و چون مورد تحسین انسان‌ها قرار می‌گرفتند، قدرت بیشتر یافته , در مواقع ضروری به یاری بشر می‌آمدند.
ظهور ادیان الهی و پیامبران آسمانی هر چند بر بسیاری از این داستان‌ها که به مرور ایام به باورها و اعتقادات مردم تبدیل شده بودند، خط بطلان کشید، اما داستان‌ها و قصه‌های باورپذیر جدیدي درباره این افسانه‌ها متولد شد.
در واقع روی لایه‌های باورهای کهن و باستانی که هنوز در ژرفای ذهنی انسان‌ها وجود داشتند، لایه‌ها و پوسته‌های جدیدی ساخته شد که با هر بار بازگویی قصه‌ها، بر ضخامت و شاخه و برگ آنها افزوده شده، به تدریج ریشه‌ها و تنه‌های تنومندی را به وجود آوردند.
در این میان آنچه بیشتر باعث نفوذ و پایداری این افکار و باورهاي خرافي در اذهان مردم عامی می‌شدند، گروهی بودند که ادعای ارتباط و تماس با موجودات شرور را کرده با نوشتن طلسمات و انجام مراسم جادوگری و احضار ضمن آنکه مدعی دفع شر بودند، ذهن انسان‌ها را بیش از پیش درگیر این خرافات می‌کردند. با رشد جنبه‌های افسانه‌ای و خرافی قصه‌ها و اسطوره‌ها، به تدریج حقیقت نهفته در بن و ریشه داستان‌ها کمرنگ شده و حتی می‌توان گفت که به دست فراموشی سپرده شد.

 

خون‌آشام‌

خون‌آشام‌ها به شکل زنانی زیبا رو تصویر شده اند که قادر به تغییر چهره اند
«ژان‌مارجینی» که تخصص اصلی‌اش در زمینه خون‌آشام‌ها در فرهنگ عامه است، ادعا کرده اولین نشانه‌های باستانی مربوط به خون‌آشامی در ایران باستان وجود داشته است

خون‌آشام (Vampire)
شاید بیشتر ما تصور می‌کنیم که داستان خون‌آشام‌ها با کتاب «برام استوکر» و شخصیت معروف آن «ولاد تپش» یا «کنت‌دراکولا» آغاز می‌شود، اما این‌گونه نیست. خون‌آشامی یا خون خوری به منظور به دست آوردن قدرت‌های ماورایی یا حفظ جوانی همیشگی ریشه‌هایی بسیار کهن و اسطوره‌ای دارد. خون نشانه زندگی و تکامل است و در نماد‌شناسی با گرما و آتش و خورشید ارتباط مستقیم و نزدیک دارد. کلدانی‌ها معتقد بودند که از مخلوط خون خداوند و خاک است که موجودات به وجود آمدند. خون عامل وراثت و انتقال صفات و ویژگی‌های یک خانواده و یک قبیله و یک نسل و یک نژاد است. اصرار در حفظ پاکی و اصلالت خون به ویژه در خاندان‌های پادشاهی در شرق و غرب جهان وجود داشته و دارد. ازدواج‌های درون قبیله‌ای یا خانوادگی برای جلوگیری از آلوده نشدن خون اصیل و پاک یک قوم یا نژاد هنوز هم در برخی اقوام و قبایل ساکن در هند، عربستان، میان رودان، آفریقا و حتی در ایران دیده می‌شود. آیین‌هایی مانند قربانی کردن، ریختن خون برای جلوگیری از چشم زخم، قسم خوردن به خون، خوردن جگر و خون حیوانی خاص برای کسب قدرت و بسیار آداب و آیین‌های گاه رعب‌آور و ترسناک که مجال بررسی آنها در اینجا نیست هنوز هم با کمال تعجب و ناباوری همانند دوران باستان، در برخی نقاط جهان جریان دارد. افسانه‌ها و شخصیت‌هایی مانند لاماستو یا لاماشتو که اسطوره‌ای آشوری است و نمونه بارز یک خون‌آشام  یا داستان «لیلیت و لیلو» که از ایزدان مهم بین‌النهرین هستند و بعد‌ها در داستان‌های یهودی شکل و صورت دیگری به خود می‌گیرند یا هیولاهای خون‌آشامی مانند «راکشاسا» و «وتالا» در ادبیات فولکلور هندوستان و همچنین افسانه‌هایی مانند داستان «آل» در ایران که شخصیتی شبیه به همان «لاماستوی» آشوری دارد و بسیار شخصیت‌های افسانه‌ای که در نقاط گوناگون مشرق زمین و سرزمین ما از دیرباز وجود داشته‌اند، شاید به نوعی الهام بخش داستان نویسانی همچون برام استوکر قرار گرفته‌اند تا شخصیت کنت دراکولا را با استفاده از شخصیت واقعی «ولاد تپش» به وجود آورد. با این همه داستان به همین جا ختم نمی‌شود، زیرا نویسنده و محققی فرانسوی به نام «ژان‌مارجینی» (Jean Marigny) که تخصص اصلی‌اش در زمینه خون‌آشام‌ها در فرهنگ عامه است، ادعا کرده اولین نشانه‌های باستانی مربوط به خون‌آشامی یعنی دقیقاً مکیدن خون یک انسان توسط یک انسان دیگر در ایران باستان وجود داشته است. او می‌نویسد که روی یک کوزه سفالی باستانی که در ایران به دست آمده نقشی وجود دارد که شخصی را به طور کاملاً آشکار نشان می‌دهد که مشغول مکیدن خون قربانی خود است. متاسفانه او در مورد اینکه این کوزه سفالی در حال حاضر در کجا نگهداری می‌شود یا از کدام ناحیه و منطقه در ایران به دست آمده. سکوت کرده، تلاش‌های ما هم برای یافتن این کوزه و تماس با نویسنده مزبور تاکنون نتیجه‌ای نداده است. به همین دلیل تا پیدا شدن دلایل محکم ترجیح می‌دهیم از کنار این نوشته با احتیاط عبور کنیم، اما آنچه برای ما مسلم است اینکه در مناطق شمال و جنوبی کشور ما باور راسخ و محکمی نسبت به خون‌آشام‌ها از قدیم وجود داشته است. در مازندران و گیلان و خصوصا در روستا‌ها و مراکز کشت برنج این افسانه بیشتر دیده می‌شود. شالیکاران مزارع برنج که گاهی تا ساعتی از شب گذشته مشغول کار در مزارع بودند، داستان‌های زیادی از اینکه مورد حمله موجودی سیاه قرار گرفته‌اند، تعریف می‌کنند. با تعقیب این افسانه شاهد کم رنگ شدن آن در مناطق میانی و سردسیر هستیم، اما با رسیدن به نواحی جنوبی به ویژه منطقه خوزستان و مناطق نزدیک‌تر به مرزهای میان رودان داستان خون‌آشام‌ها دوباره قدرت یافته، به باوری واقعی تبدیل می‌شود. جالب اینجاست که در تمامی این داستان‌ها، هیولای خون‌آشام به شکل زنانی زیبا رو با لباس سیاه یا تیره تصویر شده که قادر به تغییر چهره است. طبق باورها آنها پس از جلب اعتماد قربانی با دندان‌های تیز خود قربانی خود را از پای‌انداخته و خون او را می‌خورند. در بیشتر این افسانه‌ها، این هیولاهای انسان‌نما، علاقه بسیاری به خوردن جگر انسان و به ویژه بچه‌های خردسال دارند.

جن(Jinn)
بدون تردید یکی از شخصیت‌های همیشگی و پرطرفدار قصه‌ها و داستان‌های عامیانه همین گروه جنیان هستند.
جن در باورهای اسلامی، ادبیات و باورهای عامیانه یک شخصت دوگانه است. جن از نظر لغوی به معنای پوشیده و از چشم پنهان است و واژه‌های جنین و مجنون از آن مشتق شده. براساس آیات قرآن و روایات اسلامی خلقت جنیان پیش از انسان و از آتش بدون دود یا «مارج» بوده است. بدن‌های آنان شفاف، لطیف و نرم است که همین امر به آنها این امکان را می‌دهد تا تغییر شکل داده و از چشم‌ها پنهان بمانند و در زمین و آسمان زندگی کنند. آنان می‌توانند برخی از آدمیان ضعیف را تحت تاثیر خود قرار دهند که البته این کار تنها با اراده و شعور خود انسان اتفاق خواهد افتاد. در روایات و داستان‌های اسلامی موارد بسیاری از ارتباط و خدمت این گروه به برخی پیامبران و امامان آمده است. اما در داستان‌ها و قصه‌ها و افسانه‌ها ماجرای جن به گونه‌ای دیگر پرداخته شده است. در این داستان‌ها بیشتر جنبه‌های خرافی مد نظر قرار گرفته و آن‌اندازه داستان و حکایت و قصه و خرافه در مورد جنیان گفته شده که بررسی و تحقیق جهت دستیابی به حقیقت بسیار مشکل و دشوار شده است. اعتقاد به وجود جن آن هم از نوع شرور و خبیث که کاری جز اذیت و آزار انسان‌ها ندارند، باعث شده که این موجودات پا از دنیای قصه بیرون گذاشته برخی ادعای دیدن و تسخیر شدن توسط آنان و حتی زندگی کردن با آنان را داشته باشند.بر خلاف گفته‌های قرآن، در داستان‌ها و در باور مردم عامی، معمولا آنان دارای قدی کوتاه با چشمانی مورب و صورتی زشت و بدن‌های پر مو و مهم تر از همه سمی مانند چهارپایان به جای پا هستند. در این باورهای خرافی جنیان در حمام‌ها و گورستان‌ها، جنگل‌های تاریک، خانه‌های مخروبه و در بیابان‌ها و گودال‌های زیرزمینی زندگی می‌کنند. برهمین اساس بوده که مردم هنگام عبور از این مکان‌ها نام خداوند را به زبان آورده و با عبارتی مانند «از ما بهتران» از آنان یاد می‌کردند. جن‌زدگی و تسخیر روح و جسم توسط این موجودات در تمامی جوامع شرق و غرب وجود داشته است. استفاده از طلسمات و جادو و ذکرها و برگزاری برخی آیین‌ها جهت خارج کردن این موجودات شرور از بدن قربانی یا جلوگیری از ورود آنان به خانه‌ها، امری متداول و مرسوم بوده است. براساس این باورهای خرافی بود که مردم در رویارویی با برخی اتفاقات و بیماری‌های ناشناخته مانند بیماری‌های ناشی از کم‌خونی یا صرع آن را نوعی جن‌زدگی تعبیر می‌کردند یا با دیدن برخی بناهای قدیمی و خرابه‌ها یا عبور از کویری ساکت با شن‌های روان یا گورستان‌های باستانی با علائم و نشانه‌های عجیب آنها را محل عبور یا ساخته جنیان تصور می‌کردند. از جمله این موارد باید به کویر «ریگ جن» در کویر مرکزی یا قبرستان باستانی روستای «تیس» در چابهار اشاره کرد. همچنین جالب است بدانید که تا پیش از انجام حفاری در تخت جمشید و خارج شدن کل این بنا از زیر خاک، اهالی بومی آنچه از این بنا را که از خاک بیرون مانده بود، ساخته دست جنیان می‌دانستند و تصاویر منقوش بر دیوارها را نیز تصویر شاه جنیان و ملازمان او می‌پنداشتند.

 

دانستنیها

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    بیش تر چه نوع مطلبی میپسندید؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 150
  • کل نظرات : 50
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 20
  • آی پی امروز : 0
  • آی پی دیروز : 23
  • بازدید امروز : 1
  • باردید دیروز : 129
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 2
  • بازدید هفته : 879
  • بازدید ماه : 130
  • بازدید سال : 19,026
  • بازدید کلی : 161,100
  • کدهای اختصاصی